منش؛کردار؛راه وشرافت مون جمهوری مردم؛آزادی بیان؛مطبوعات واینترنت؛لغو اعدام ؛جدایی دین ازدولت ؛برابری جنسیتی ومشارکت زنان درتصمیم گیری؛حاکمیت قانون؛حقوق بشر؛مالکیت خصوصی؛همزیستی مسالمت آمیزملل Man؛ Deed؛ The Way of the People's Republic؛ Freedom of expression؛ The press and the internet; Abolition of execution؛ The separation of religion from the state؛ Gender Equality and Women's Participation in Decision-making؛ Rule of Law؛ human rights؛ private property؛ Peaceful coexistence
Tuesday, August 29, 2017
ایران- پاره کردن عکس خامنه ای وانتقال زندانی سیاسی مهدی فراحی شاندیز به زندان قزوین
#ایران- پاره کردن عکس خامنه ای وانتقال زندانی سیاسی مهدی فراحی
شاندیز به زندان قزوین
![]() |
ایران- پاره کردن عکس خامنه ای وانتقال زندانی سیاسی مهدی فراحی شاندیز به زندان قزوین |
بنا به گزارشهای دریافتی مأموران زندان مرکزی کرج روز یکشنبه پنجم شهریور 96
زندانی سیاسی مهدی فراحی شاندیز را از این زندان به زندان قزوین منتقل کردند. بنا
به این گزارش بیدادگاه رژیم در قزوین او را برای ساعت 9 صبح روز دوشنبه احضار کرده
بود.خاطرنشان میشود زندانی سیاسی مهدی فراحی هنگامیکه در ۱۹تیر ۹۶؛ پرونده قضایی خود را
دید متوجه شد سه و نیم سال دیگر به محکومیتهای گذشته وی اضافه شده و بایستی تا ۱۲شهریور ۱۴۰۲در زندان
بهسر ببرد.وی نسبت به پروندهسازیهای مجعول؛ در بیدادگاه کرج دست به اعتراض زد و
اقدام به شکستن قاب عکس خامنه ای و پاره کردن عکس وی کرد.
نامه زنداني سياسي سعيد ماسوري از سالن ده بند چهار زندان گوهردشت كرج-دوشنبه ۶شهریور ۹۶
نامه زنداني سياسي سعيد ماسوري از سالن ده بند چهار زندان گوهردشت كرج:
![]() |
نامه زنداني سياسي سعيد ماسوري از سالن ده بند چهار زندان گوهردشت كرج-دوشنبه ۶شهریور ۹۶ |
دوشنبه 6 شهريور 1396 ( 28 اوت 2017):
***** لطفاً برای اطلاع همگان به اشتراک بگذارید!
“هیچوقت توان مردن و تسلیم نشدن را از دست نمیدهیم”
”اعتصاب غذای شما را به رسمیت نمیشناسیم” ( جمله ای كه جعفري دولت آبادي
گفته بود):
”محاکمه بدون وکیل را به رسمیت میشناختید؟!
دادن حکم اعدام در ۱۰ دقیقه را به رسمیت میشناختید؟!
گذراندن ۲ سال در انفرادی را به رسمیت میشناختید؟
نگهداری داخل یک قفس را به رسمیت میشناختید؟!
عدم ثبت اسم زندانی حتی در کامپیوتر زندان را به رسمیت میشناختید؟!
بایکوت خبری در رابطه با زندانی شدن و محکوم شدن در كل رسانهها را به رسمیت میشناختید؟!
ما هیچوقت ظلم و تعدی و اجحافی که به زندانیان میشود را به رسمیت نمیشناسیم و الان که ۳۰ روز از اعتصاب غذایمان میگذرد گرچه عمده توانایی جسمی خود را از دست دادهایم…. ولی هیچوقت توان مردن و تسلیم نشدن را از دست نمیدهیم”.
”محاکمه بدون وکیل را به رسمیت میشناختید؟!
دادن حکم اعدام در ۱۰ دقیقه را به رسمیت میشناختید؟!
گذراندن ۲ سال در انفرادی را به رسمیت میشناختید؟
نگهداری داخل یک قفس را به رسمیت میشناختید؟!
عدم ثبت اسم زندانی حتی در کامپیوتر زندان را به رسمیت میشناختید؟!
بایکوت خبری در رابطه با زندانی شدن و محکوم شدن در كل رسانهها را به رسمیت میشناختید؟!
ما هیچوقت ظلم و تعدی و اجحافی که به زندانیان میشود را به رسمیت نمیشناسیم و الان که ۳۰ روز از اعتصاب غذایمان میگذرد گرچه عمده توانایی جسمی خود را از دست دادهایم…. ولی هیچوقت توان مردن و تسلیم نشدن را از دست نمیدهیم”.
”زندانی سياسی سعيد ماسوری - سالن ده بند چهار زندان گوهردشت كرج
دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۶”
دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۶”
Monday, August 28, 2017
اعتصاب غذای ۲۱زندانی سیاسی درزندان گوهردشت کرج
Sunday, August 27, 2017
ایران -شعله پاکروان ٫مادر ریحانه جباری از کشور خارج شد
🎋 #ایران -شعله پاکروان ٫مادر ریحانه جباری از کشور خارج شد
اكنون خود را جزء كوچكى از #مخالفان #برانداز حکومتی میدانم
✍️ #شعله_پاکروان : لحظاتى پيش وارد كشوری اروپايى شدم.
اكنون خود را جزء كوچكى از #مخالفان #برانداز حکومتی میدانم
به عنوان عضوی از #جنبش_دادخواهی، دستم را در دستان همه #مبارزان جدی ضد ظلم مى گذارم
پشتوانه این #مبارزه هزاران #دختر و #پسر جوان هستند که با خون خود مهر باطل بر حکومت مستبد زدند. ضمانت پیروزی نیز میلیونها زن و مرد ایرانی هستند که از حکومت فاسد بیزارند و روزی با غرش هماهنگ خود پایه های لرزانش را فرو خواهند ریخت .
با سلام به همه هم ميهنانم
لحظاتى پيش پس از چند ماه دربه درى در يك كشور همسايه، از چنگ حكومت ديكتاتور رها شده و با یاری یکی از بستگانم، وارد كشوری اروپايى شدم.
در چند سال گذشته و بخصوص پس از اعدام ظالمانه ریحانه، انواع آزارها از تهدیدات تلفنی و کتبی و احضار و بازجویی گرفته تا جلوگیری از خروجم و از دست دادن پرواز بر من رفت. ....
➖اكنون خود را جزء كوچكى از مخالفان برانداز حکومتی میدانم که از متجاوزان حمایت می کند. دستگاهی که جوانان را اعدام می کند. بر سر کوی و برزن، بساط دار می چیند. در رسانه های مزدورش تبلیغ مرگ مى پراكند. نه تنها برای مردم ایران که برای ساکنان کشورهای دیگر هم جز تباهی و نیستی نمی خواهد. حکومتی که امتحان خود را با همه جناح بندى هاى بيرونى و درونى اش داده است و به جز دزدی و غارتگری و مرگ، هیچ ندارد.
در برابر سیستم پلید چوبه دار و غارت سرمایه های مردم، مردان و زنان بسیاری هستند که با مبارزه بی امان خود به دفاع از حقوق مردم ایران پرداخته اند. با سنگين ترين بها، كشته هاى بسيار، زندانيان بسيار و درد و رنجها و دربه درى هاى بسيار. فارغ از هر گرایش سیاسی، اینها فرزندان مردم ایران هستند که در مقابل ظالم سر خم نکرده اند و زندگی شان در راه برقراری عدالت و آزادی فدا شده است .
➖ به عنوان عضوی از #جنبش_دادخواهی، دستم را در دستان همه #مبارزان جدی ضد ظلم مى گذارم. برای برقراری عدالتی که از بیگناهان در خاک غلطیده دریغ شد. برای محاکمه و مجازات کسانی که خون فرزندان ایران را بر زمین ریختند. بی شک ظلم ظالمان دیری نخواهد پایید و خون بیگناهان، سیاوش وار خواهد جوشید. پشتوانه این #مبارزه هزاران #دختر و #پسر جوان هستند که با خون خود مهر باطل بر حکومت مستبد زدند. ضمانت پیروزی نیز میلیونها زن و مرد ایرانی هستند که از حکومت فاسد بیزارند و روزی با غرش هماهنگ خود پایه های لرزانش را فرو خواهند ریخت .
شعله پاکروان
شنبه 4 شهریور 1396. 26 اگوست 2017
🔥🔥🔥شکایتِ دکتر محمد ملکی و محمد نوری زاد از سرانِ جمهوری اسلامی ایران مخاطبان این نامه: جناب آنتونیوگوترش - دبیرکل سازمان ملل بانو عاصمه جهانگیر - گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران عالیجنابان، بزرگواران، اجازه می خواهیم برای شما از یک فاجعه ی هولناکِ شیعی بگوییم. فاجعه ای که در زیرِ آوارِ جنگ هشت ساله ی ایران و عراق دفنش کردند. و در هیاهویِ اشغال سفارتخانه ها به حاشیه اش بردند. و با جاذبه ی پول های روفته شده ی مردم ایران دهان بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی را بستند. و در غوغای تأسیساتِ هسته ایِ زیرزمینی، و ولوله ی دست یابی روحانیان شیعه به بمبِ اتمی گم و گورش کردند. و صدایش را در پسِ غریوِ چکمه ی نظامیان ایران که حریصانه برای شیعه گستری به سمت نا آرامی ها و کشتار و تخریب کشورهای منطقه خیز بر می داشتند محو کردند. و تا توانستند به صورتش خاک افشاندند تا مبادا امواج سهمگینِ آن فاجعه ی مخوف، از خیابان ها و کوچه های ایران گذر کند و به خانه ی عاملانش داخل شود و تک به تکِ آفرینندگانِ آن فاجعه را بکامِ دادخواهی اش فرو بکشد. این فاجعه، که ما از آن به "هولوکاستِ شیعی" نام می بریم، در ایرانِ سالِ 1988 بهم پیوست و خانواده های هزاران ایرانی را سیاهپوشِ داغ فرزندانشان کرد. در آن سال، آیت الله خمینی رهبر صاحب نام جمهوری اسلامی، با نوشته ای چهار خطی، فرمان به کشتار زندانیانی داد که سابقه ی همگونش در هیچ کجای تاریخ مشاهده نشده. به محضِ نگارشِ آن چهارخط، جمعی از طلبه های جوان دست بکار شدند و حریصانه و در یک فشردگیِ زمانیِ چند ماهه، بیش از سی هزار زندانیِ بی پناه را در تهران و دیگر شهرهای ایران به جوخه های اعدام سپردند. آنان دست به کشتار زندانیانی بردند که با قانون جمهوری اسلامی دادگاهی شده و سالها بود که مشغول گذران دورانِ محکومیتشان بودند. داغ اینجاست که این کشتار، نه در پی اعتراض و اعتصاب و آشوب زندانیان پا گرفت و نه بی هیچ خطایی که بشود جرمِ تازه ای بر پرونده ی یک زندانی نشاند و فی الفوراعدامش کرد. شتاب آیت الله خمینی برای به سرانجام رساندنِ این کشتار بزرگ آنچنان سراسیمه بود که شبانه جنازه ی اعدام شدگان را از زندانها با کامیون های کمپرسی به مکان هایی چون گورستانِ "خاوران" در تهران و دیگر گورستانهای بی نشان در سایر شهرهای ایران بردند و بصورتِ جمعی در گودال هایی نچندان عمیق دفن شان کردند. عجبا که آیت الله خامنه ای رهبر فعلیِ جمهوری اسلامی ایران برای این که آن فاجعه را رسماً به ورطه ی بی اهمیتی فرو بتپاند، و برای دهن کجی به مردمان زخمی، همین امسال یکی از عاملان مستقیمِ آن کشتار هولوکاستی (سید ابراهیم رییسی) را کاندیدای ریاست جمهوری می کند و برای مطرح شدنش میلیاردها پول به پایش می ریزد. و دیگری (شیخ مصطفی پورمحمدی) را تا مقام وزیر کشوری و وزارت دادگستری بالا می کشاند. تقاضای ما – محمد ملکی و محمد نوری زاد - به نمایندگی از جمع کثیری از مردم ایران این است که: شما دو بزرگوار این کشتار هولوکاستی را در آمارجنایت های بزرگِ جهانی جای دهید و از آن به هولوکاستِ شیعی در ایران یاد کنید. نیز با اصرار بر اعزام هیأت های حقوقی و کاوشگرانِ بین المللی، پرده از این جنایتِ هولناک بردارید و سران جمهوری اسلامی ایران را درمجامع حقوقی و بین المللی به محاکمه بکشید. همراه با این نامه، عکس هایی از گورستان خاوران و جنازه های بیرون زده از خاک، و فایل صوتیِ آیت الله منتظری که در آن برمجریان این جنایت بزرگ بر می اشوبد، و نیز فیلم اعتراف شیخ مصطفی پورمحمدی تقدیم تان می شود که در آن به این کشتار بُهت آور اعتراف می کند و حتی می گوید: حکم خدا را اجرا کرده و شبها را نیز بی هیچ عذاب وجدانی راحت خوابیده است. با احترام و ادب دکتر محمد ملکی : نخستین رییس دانشگاه تهران و فعال مدنی و زندان رفته در جمهوری اسلامی محمد نوری زاد: نویسنده ، فیلمساز، و فعال حقوق بشر و زندان رفته در جمهوری اسلامی
🔥🔥🔥شکایتِ دکتر محمد ملکی و محمد نوری زاد از سرانِ جمهوری اسلامی ایران
مخاطبان این نامه:
جناب آنتونیوگوترش - دبیرکل سازمان ملل
بانو عاصمه جهانگیر - گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران
عالیجنابان، بزرگواران،
اجازه می خواهیم برای شما از یک فاجعه ی هولناکِ شیعی بگوییم. فاجعه ای که در زیرِ آوارِ جنگ هشت ساله ی ایران و عراق دفنش کردند. و در هیاهویِ اشغال سفارتخانه ها به حاشیه اش بردند. و با جاذبه ی پول های روفته شده ی مردم ایران دهان بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی را بستند. و در غوغای تأسیساتِ هسته ایِ زیرزمینی، و ولوله ی دست یابی روحانیان شیعه به بمبِ اتمی گم و گورش کردند. و صدایش را در پسِ غریوِ چکمه ی نظامیان ایران که حریصانه برای شیعه گستری به سمت نا آرامی ها و کشتار و تخریب کشورهای منطقه خیز بر می داشتند محو کردند. و تا توانستند به صورتش خاک افشاندند تا مبادا امواج سهمگینِ آن فاجعه ی مخوف، از خیابان ها و کوچه های ایران گذر کند و به خانه ی عاملانش داخل شود و تک به تکِ آفرینندگانِ آن فاجعه را بکامِ دادخواهی اش فرو بکشد.
این فاجعه، که ما از آن به "هولوکاستِ شیعی" نام می بریم، در ایرانِ سالِ 1988 بهم پیوست و خانواده های هزاران ایرانی را سیاهپوشِ داغ فرزندانشان کرد. در آن سال، آیت الله خمینی رهبر صاحب نام جمهوری اسلامی، با نوشته ای چهار خطی، فرمان به کشتار زندانیانی داد که سابقه ی همگونش در هیچ کجای تاریخ مشاهده نشده. به محضِ نگارشِ آن چهارخط، جمعی از طلبه های جوان دست بکار شدند و حریصانه و در یک فشردگیِ زمانیِ چند ماهه، بیش از سی هزار زندانیِ بی پناه را در تهران و دیگر شهرهای ایران به جوخه های اعدام سپردند. آنان دست به کشتار زندانیانی بردند که با قانون جمهوری اسلامی دادگاهی شده و سالها بود که مشغول گذران دورانِ محکومیتشان بودند. داغ اینجاست که این کشتار، نه در پی اعتراض و اعتصاب و آشوب زندانیان پا گرفت و نه بی هیچ خطایی که بشود جرمِ تازه ای بر پرونده ی یک زندانی نشاند و فی الفوراعدامش کرد.
شتاب آیت الله خمینی برای به سرانجام رساندنِ این کشتار بزرگ آنچنان سراسیمه بود که شبانه جنازه ی اعدام شدگان را از زندانها با کامیون های کمپرسی به مکان هایی چون گورستانِ "خاوران" در تهران و دیگر گورستانهای بی نشان در سایر شهرهای ایران بردند و بصورتِ جمعی در گودال هایی نچندان عمیق دفن شان کردند.
عجبا که آیت الله خامنه ای رهبر فعلیِ جمهوری اسلامی ایران برای این که آن فاجعه را رسماً به ورطه ی بی اهمیتی فرو بتپاند، و برای دهن کجی به مردمان زخمی، همین امسال یکی از عاملان مستقیمِ آن کشتار هولوکاستی (سید ابراهیم رییسی) را کاندیدای ریاست جمهوری می کند و برای مطرح شدنش میلیاردها پول به پایش می ریزد. و دیگری (شیخ مصطفی پورمحمدی) را تا مقام وزیر کشوری و وزارت دادگستری بالا می کشاند.
تقاضای ما – محمد ملکی و محمد نوری زاد - به نمایندگی از جمع کثیری از مردم ایران این است که: شما دو بزرگوار این کشتار هولوکاستی را در آمارجنایت های بزرگِ جهانی جای دهید و از آن به هولوکاستِ شیعی در ایران یاد کنید. نیز با اصرار بر اعزام هیأت های حقوقی و کاوشگرانِ بین المللی، پرده از این جنایتِ هولناک بردارید و سران جمهوری اسلامی ایران را درمجامع حقوقی و بین المللی به محاکمه بکشید.
همراه با این نامه، عکس هایی از گورستان خاوران و جنازه های بیرون زده از خاک، و فایل صوتیِ آیت الله منتظری که در آن برمجریان این جنایت بزرگ بر می اشوبد، و نیز فیلم اعتراف شیخ مصطفی پورمحمدی تقدیم تان می شود که در آن به این کشتار بُهت آور اعتراف می کند و حتی می گوید: حکم خدا را اجرا کرده و شبها را نیز بی هیچ عذاب وجدانی راحت خوابیده است.
با احترام و ادب
دکتر محمد ملکی :
نخستین رییس دانشگاه تهران و فعال مدنی و زندان رفته در جمهوری اسلامی
محمد نوری زاد:
نویسنده ، فیلمساز، و فعال حقوق بشر و زندان رفته در جمهوری اسلامی
Saturday, August 26, 2017
گسترش اعتراضات در مورد وضعيت زندانيان سياسي اعتصابي در زندان گوهر دشت
![]() |
گسترش اعتراضات در مورد وضعيت زندانيان سياسي اعتصابي در زندان گوهر دشت |
⭕️⭕️⭕️گسترش اعتراضات در مورد وضعيت زندانيان سياسي اعتصابي در زندان گوهر دشت
دوستان گرامي ،
اعتصاب غذاي شماري از زندانيان سياسي
در زندان گوهردشت بيست و هشتمين روز خود را پشت سر ميگذارد. اين زندانيان سياسي
قهرمان طي بيانيه اي، خواستار حمايت مردم از اعتصاب غذا و پايداريشان در برابر
دژخيمان شدند. در بخشي از بيانيه آنها آمده است : قريب به چهار دهه سرکوب و تجاوز
به حقوق انساني مان ميگذرد. هم اکنون ما در زندان، شاهد تجاوز آشکار به حقوق
زندانيان سياسي و زورگويي دست اندرکاران و سرکردگان دستگاه قضاييه، اطلاعات و
زندانبانان اين حاکميت هستيم. زندانيان بي پناه با استقبال از پر خطرترين رفتارهاي
مأموران و شکنجه در زمان انتقال به انفرادي و تنها با مقاومت و ايستادگي، دست به
اعتصاب غذا زده و ما همگي در اين حرکت حق طلبانه با هم متحد هستيم .اکنون ۲۶ روز از اعتصاب غذا را پشت سر ميگذاريم و در اين شرايط حساس و
پر خطر انتظار ياري از هموطنان حق طلب و مخصوصاً مدافعان حقوق بشر را داريم تا در
برابر اين ستمگران حتي با يک دعا ما را ياري دهند. ما ميخواهيم با مواضع بر حقتان
در کنار ستمگران قرار نگيريد و نسبت به اين همه ظلم و جنايت بي تفاوت نباشيد. ما
به تمامي ارگانهاي حقوق بشري بين المللي براي احقاق حقوقمان فراخوان ميدهيم و
خواستار بازديد آنان از وضعيت زندانيان سياسي و خودمان در ايران هستيم.
هموطنان، آگاه باشيد کساني که حداقل
الزامات زندگي ما زندانيان را که با هزينه هاي خودمان تامين و خريداري شده بود را
غارت کرده و به يغما برده اند، بايد در روز موعود در دادگاههاي بينالمللي پاسخگوي
اين همه جنايت باشند. در خاتمه و در ايام سالگرد تاسيس سازمان پر افتخار مجاهدين
خلق ايران پيشاپيش ۱۵ شهريور، پنجاه و دومين سالگرد تاسيس
سازمان را تبريک ميگوييم و آرزوي سرفرازي و افتخار روز افزون براي اين گنجينه عظيم
ملي و ميهني داريم.
در همين رابطه ، زندانيان سياسي ارژنگ
داوودي از زندان زابل، آرش صادقي از بند 350 زندان اوين و زنداني سياسي مهدي فراحي
شانديز از زندان مرکزي کرج حمايت خود را از زندانيان سياسي در حال اعتصاب غذا در
زندان گوهردشت اعلام کردند. زنداني سياسي ارژنگ داوودي از روز ۲۹ مرداد در همبستگي با زندانيان سياسي اعتصابي در گوهردشت و
اعتراض به شرايط فجيع خود در سلولهاي انفرادي زندان زابل، اعتصاب غذا و دارو کرده
است. زنداني سياسي شاهين ذوقي تبار که خود در شمار زندانيان اعتصابي گوهردشت است
طي پيامي با تاکيد بر پايداري و مقاومت خود و يارانش در اعتصاب غذا ، با اشاره به
قتل عام زندانيان سياسي در سال 67 تاکيد مي کند زمانه عوض شده و رژيم نمي تواند هر
کاري که مي خواهد بکند و من و ديگر زندانيان سياسي تا قبول درخواست هايمان به
اعتصابمان ادامه ميدهيم”.
خاطر نشان مي کنيم که از هفته گذشته
هموطنان آزاده در تعدادي از کشورهاي مختلف ، با اعلام اعتصاب غذاي محدود همبستگي و
حمايت خود از زندانيان اعتصابي را در تظاهرات و فعاليتهاي کارزار دادخواهي خودشان اعلام
کردند.
هموطنان بکمک زندانیان سیاسی دربند
درحال اعتصاب بشتابید .فریاد وصدای تک تک این عزیزان باشیم
.
https://goo.gl/forms/XEwF1BVgszXlqd712
بنویسید امضاء شد .
بجای لایک امضاء کنید .
درتما م فضای مجازی ازسایت ؛اپلیکیشن
های مانند تلگرام ؛وات ساپ ؛تلگرام ؛وایبر ؛اینتستاگرام و....درسطح گستر ده شر
وفوروارد کنید .
باتشکر از تک تک شما
شمع های آزادی لحظه لحظه آب میشوند
تابما روشنی درتیرشبان حاکمیت فاشیستی مذهبی بخشند .این کوچکترین وظیفه من وشماست
تا بکمک آنان بشتابید تا تابستان ۶۷دیگری
بدست ولایت قتل عام رقم نخورد .دراین مقطع تاریخی درنگ ومسامحه تحت هرنام وعنوانی
وبهانه ای جایز نیست .
نامه هاشم خواستار به دبیرکل ملل متحد آنتونیوگوترزوبانوعاصمه جهانگیری گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد
نامه هاشم خواستار به دبیرکل ملل متحد آنتونیوگوترزوبانوعاصمه جهانگیری گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد
![]() |
جناب آنتونیو گوترز دبیرکل سازمان ملل متحد بانو عاصمه جهانگیرگزارشگر ویژه ی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران |
جناب آنتونیو گوترز دبیرکل سازمان ملل متحد
بانو عاصمه جهانگیرگزارشگر ویژه ی حقوق بشر سازمان ملل در امور
ایران
با درود به شما بزرگواران، در تابستان سال 1367 بعد از شکست
ایران در جنگ با عراق و بالاجبار قبول قطعنامه ی 598 سازمان ملل که نزدیک یک سال
از صدور ان گذشته بود ،حاکمان ایران به رهبری ایت الله خمینی که از قبل در فکر پاک
کردن مسئله زندانیان عقیدتی و سیاسی بودند از فرصت استفاده و تمام زندانیانی که در
زندان هایشان در سرتاسر ایران پراکنده بودند و حبسشان تمام شده و یا کم و یا زیاد
از حبسشان باقی مانده و یا حداکثر حبس ابد داشتند، انها را که بیش از 30000 نفر
بودند اعدام و در گورهای دسته جمعی دفن کردند.
بزرگواران برای خیلی از مردم جهان و از جمله مردم ایران تصور
میشود که این اعدام ها فقط در تهران اتفاق افتاده .
در مشهد هنگامیکه ایت الله قابل یکی از همبندیهایم که در زندان
وکیل اباد مشهد دچار تومور مغزی شده و در ابان 91 فوت کرد، در خاک سپاری و تشییع
جنازه ی ایشان همیشه همراه خانمی بنام خانم وزیری بودم که در زندان به ملاقات پدر
شوهر دخترش به نام اقای عبدالوهاب عبادی می امد.
خانم وزیری و همسر خانم عبادی و همسرم که دسته جمعی با ماشین
بنده رفت و امد میکردیم در پایان مراسم ها از من میخواست تا ایشان را به مزار
همسرش اقای کاظم پارسی (معلم)که در ته همان بهشت رضا دفن هستند برده تا فاتحه
بخوانند.
اقای دبیر کل، خانم جهانگیر، باورم نمیشد که اعدام شدگان سال 67
در 3 منطقه در نزدیک هم و بصورت دسته جمعی و بدون برگزاری هیچگونه مراسم در گودالی
که توسط لودر کنده شده بود دفن شده باشند.
خانم وزیری میگفت من در 3 جا فاتحه میخوانم چون نمی دانم همسرم
در کجا دفن است.
در سال 67 خانم وزیری نزدیک 6 ماه هر روز از ارگانی به ارگانی
میرفت تا خبری از عزیزشان کسب کند که در اخر حکومت مجبور میشود به خانواده
اعدامیان بگوید که در کجا دفن هستند.
خانم وزیری از اقای پارسی دو فرزند دارد که یکی از انها را در
زندان شیر داده و بزرگ کرده است.
جناب دبیر کل و خانم عاصمه جهانگیر ، شما هر روز که وارد سازمان
ملل میشوید با شعر سعدی شاعر ایرانی که بر سر در سازمان ملل نوشته شده روبرو
میشوید
:<<بنی آدم
اعضای یک پیکرند که در افرینش ز یک گوهرند. چو عضوی بدرد اورد روزگار دگر عضوها را
نماند قرار>>.
بزرگواران ،بعد از پیروزی انقلای ضد سلطنتی 57 که شعار اصلی ان
آزادی بود، حاکمان جدید ایران به بهانه های واهی ملت ایران را وارد بحران های
بیشماری کردند تا ازادی مردم را گرفته که در این راه از هیچ جنایتی دریغ نکردند.
تمام احزاب و نشریات را منحل و تعطیل کردند.
بهانه انها اجرای دستورات دین خدا یعنی اسلام بود.
در حالیکه دین برای سعاد ت بشر امده نه برای فقر و فلاکت مردم.
اعدام شدگان تابستان 67 زخمی است بسیار عمیق نه تنها بر پیکره
جامعه ایران که بر پیکره جامعه بشری که به این زودی ها التیام نخواهد یافت.
اینجانب سید هاشم خواستار نماینده معلمان ایران که بارها به
زندان افتاده و در بیرون و یا داخل زندان داستان ها از اعدام شدگان زندانیان سال
67 شنیده ام، برای بهبود این زخم بزرگ بر پیکره بشریت از جمله مردم ایران تقاضا
دارم که عاملان و آمران این قتل عامها را به پای میز محاکمه نشانده تا نه تنها
مردم ایران بلکه کل مردم جهان شاهد محاکمه عاملان این جنایت و تراژدی فراموش
ناپذیر باشند تا دیگر در جهان تکرار نشود. برای انسان های بزرگ فرصت های نادری پیش
می اید تا جزئی از فرهنگ وتاریخ افتخار امیز یک ملت شوند تا تاریخ به نیکی و بزرگی
از انها یاد کند.
اکنون این فرصت نصیب شما شده است، امیدوارم این فرصت را از دست
نداده تا در تارخ ایران از شما به بزرگی و نیکی یاد شود.
این دادرسی کمک بزرگی خواهد بود به ملت ایران تا با هزینه ی
کمتر به ازادی و دموکراسی برسند.
سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان ایران
4شهریور 1396 برابر با 28 آگست 2017
Friday, August 25, 2017
نامه #سهیل_عربی از زندان اوین و اعلام اعتصاب غذا
نامه #سهیل_عربی از زندان اوین و اعلام اعتصاب غذا:
![]() |
نامه #سهیل_عربی از زندان اوین و اعلام اعتصاب غذا |
آیینه بشکستید هزاران تکه شد اما…
تلفن ها شنود میشود،اکانت ها هک،خانواده تهدید میشود،نسترن بازجویی و محکوم…
دست از شکنجه و آزار معشوقم بردارید،همه اش تقصیر من است آری تقصیر من
مجرم اصلی من هستم،جرم من عکاسی ست یعنی انعکاس آیینه وار بدون رتوش تصاویر.
ببخشید من از رتوش بیزار بودم ،تصویر شما را همانگونه که بود منعکس کردم و شما به جای شکستن خود، آیینه را بشکستید. اما آیینه هزاران تکه شد و همچنان در هر تکه اش عکس شما نمایان است.
آخ دیدید!سهیل ها تکثیر میشوند
من سهیل عربی فریاد نسلی بودم که دیگر نمیخواست نسل سوخته بماند،نسلی که نه زندگی کرد که از مرگ بترسد و نه آزاد بود که از زندان هایتان هراس داشته باشد. چهار جشن تولدم را پشت میله های زندان گذراندم،دخترم چهار سال است که تمام خاطراتش با من در سالن ملاقات اوین است.
تمام ظلم هایی که در حق من شد را بخشیدم اما هرگز نمیتوانم در برابر آزار های مضاعف و ناحقی که به خانواده ام میکنید سکوت کنم.
اعتصاب غذا میکنم و خواسته ام تبرئه ی مادر همسرم و همسرم، عزیزترینم نسترن نعیمی ست.
سهیل عربی / زندان اوین
نامه آرش در حمایت از زندانیان سیاسی زندان #رجایی_شهر
نامه آرش در حمایت از زندانیان سیاسی زندان #رجایی_شهر:
مطلع شدم بیش از بیست روز است که زندانیان سیاسی سالن ۱۲ رجایی شهر با ضرب و شتم به سلولهای انفرادی و بعد از آن به سالن ۱۰ منتقل شده اند.
سالنی که بیش از ۴۰ دوربین در آن وجود دارد و شرایط فوق امنیتی بر آن حاکم است.
در اعتراض به این انتقال که خلاف اصول و موازین حقوق بشر و آیین نامه سازمان زندان هاست، دست کم ۱۸ تن از زندانیان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
در جریان جابجایی این زندانیان گارد زندان اقدام به مداخله و ضرب و شتم شماری از زندانیان کرده است. این در حالیست که وسایل شخصی و حتی داروهای زندانیان توسط مسئولین زندان ضبط شده و با گذشت بیش از ۲۰ روز در اختیارشان قرار نگرفته است
گرچه این وقایع بی سابقه نبوده و پبشتر نیز در ۲۸ فروردین ۹۳ فاجعه ای دیگر و در ابعادی متفاوت تر برای زندانیان سیاسی رقم خورده بود، ولی تکرار این موارد این تصور را در ذهن متبادر میکند که این وقایع قطعا تخلف موردی نبوده و اراده ای خاص و قاهر پشت این برخوردها است.
![]() |
نامه آرش در حمایت از زندانیان سیاسی زندان #رجایی_شهر |
جای تاسف است که در شرایط فعلی هیچ مرجعی که پناهگاه و مامن تظلم خواهی این زندانیان باشد وجود ندارد.
زندان و حصر برای به سکوت کشیدن منتقدان میراث حکومتهای غیر دموکراتیک است.
با وجود اینکه بخشی از جهان این ترفندهای ضد بشری را تا حدود زیادی کنار گذاشته و با ایجاد سازمان ملل و تصویب قانون و کنوانسیون های حقوق بشری روش های نوینی برای رفتار حاکمان با شهروندان تعریف کرده اند ولی هنوز حکومتهایی هستند که برای جبران عدم مشروعیت به عمل بر اساس روش هایی که صده هاست مطرود شده ادامه میدهند.
در دنیای متمدن شهروندان صرف نظر از وابستگی مذهبی، قومی، حزبی و طبقاتی طبق اصول اولیه حقوق بشر اندیشه های خود را به راحتی مطرح میکنند، حاکمیت را نقد میکنند و حتی میتوانند با تمامی اجزای حکومت مخالفت کنند.
ولی شوربختانه در برخی از کشورها از جمله ایران قانون اساسی برای ایجاد یک دیکتاتوری قانونی تبین شده است.
مثال این مدعا بازداشت گسترده فعالین سیاسی، مدنی، عقیدتی و برگزاری دادگاههای چند دقیقه ای و صدور احکام سنگین برای این عزیزان است.
چگونه یک دستگاه قضایی میتواند با چنین تهدید و آرعابی امنیت را در کشور برقرار کند و عاقبت چنین روشهایی به کجا خواهد انجامید؟
این رفتارها با کدام اصول اخلاقی و انسانی سازگار است؟
آیا با تکیه بر انهدام روانی و شخصیتی زندانیان به عنوان حلقه تکمیل کننده شکنجه و سرکوب میتوان به عدالت دست یافت؟
شرح این وقایع تاسف آور است و متاسفانه حکایت از فروپاشی نظام اخلاقی حاکمان دارد.
چنین رفتارهآیی با منتقدان، آن هم در زندان موید این گزاره است که نظام مستقر در ایران تحمل هیچ نوع منتقد و مخالفی را ندارد.
اینچنین رفتارهایی با هیچ قانون و حتی شرعی قابل توجیه نیست.
برادرانم در زندان رجایی شهر: فروزانی مشعل آزادی و خرد و دفاع از کرامت و حرمت انسانی، بهایی دارد، به امید روزی که دیگر شاهد تعرض به ساحت انسانیت نباشیم.
آرش صادقی
مرداد ۹۶
بند ۳۵۰
#آرش_صادقی
#گلرخ_ایرایی
نگرانی پاسدار قاسم سلیمانی از خطرات داخلی
نگرانی پاسدار قاسم سلیمانی از خطرات داخلی
![]() |
نگرانی پاسدار قاسم سلیمانی از خطرات داخلی
|
قاسم سلیمانی سرکرده سپاه تروریستی قدس گفت ایران با خطر فتنه فرقهگرایی روبهروست.
گزارشی از اسکای نیوز 31مرداد 96:
قاسم سلیمانی اقرار کرد که در داخل و خارج ایران کسانی هستند که نسبت به دخالت این رژیم در سوریه انتقاد دارند.
در این رابطه مصطفی فحص کارشناس امور ایران از بیروت به اسکای نیوز گفت:
اولین علامت سؤال این است که چنین اظهارات توسط کسی میشود که مسؤل جنگ و دخالت در کشورهای منطقه است. او اعتراف میکند مخالفانی در داخل و خارج ایران هستند. در خارج بعضی مسؤلان منطقهیی هستند که با این دخالت مخالف اند. در ابتدا ترکیه به این رژیم نصیحت کرد در چاله سوریه غرق نشود و بدین شکل در سوریه دخالت نکند.
کشورهای عرب مجاور ایران هم به این رژیم نصیحت کردهاند ولی علامت سؤال اصلی این است که قاسم سلیمانی میگوید مخالفانی در داخل این رژیم علیه دخالت در سوریه هستند. در داخل ایران دو گروه هستند که از فتنه فرقهگرایی صحبت میکنند. فتنه فرقهیی یا خشم سنیها مانند بلوچ ها و کردها و بعضی ترکمن ها ی سنی که به حاشیه رانده شدهاند.
این صحبتهای روحانی در بسیج انتخاباتیاش است که گفت رژیم با این اقلیتها برخوردش برخورد امنیتی است و در این مناطق هیچگونه پروژه توسعهای وجود نداشته است. در ظاهر بحران اقلیتها در ایران شروع به رشد کرده و رژیمی که کنترل نهادهای دولتی را در دست دارد بعد از گذشت ۴۰سال از انقلاب احساس خطر میکند. این رژیم احساس میکند خطری داخلی وجود دارد و به این دلیل به صراحت به آن اقرار میکند.
Thursday, August 24, 2017
بیانیه "دکتر محمد ملکی" درباره ی سالگرد اعدام های 67
![]() |
بیانیه "دکتر محمد ملکی" درباره ی سالگرد اعدام های 67 |
بیانیه "دکتر محمد ملکی"
درباره ی سالگرد اعدام های 67
و افشای فایل صوتی آیت الله منتظری
تا آخرین نفس دست از دادخواهی بر نمیدارم
هموطنان، جوانان، و دانشجویان عزیز
حدود یک سال از افشای فایل صوتی مرحوم آیت الله منتظری گذشت؛ افشای اسناد واقعه ای که به قول مرحوم منتظری بعنوان یک جنایت تاریخی بر سینه تاریخ ثبت خواهد شد. فایلی که برای اولین بار اسرار بسیاری از زبان آیت الله را به گوش میلیونها زن و مرد ایرانی رساند.
آیت الله منتظری با زبانی گزنده و صریح حقایقی را درباره تابستان ۶۷ به زبان آورد، که دنیا را شگفت زده کرد. او در این گفتارها از کمیته مرگ و جنایات آن پرده برداشت، تا دنیا بداند در جمهوری اسلامی چه بر سر مردم گذشته و چه میگذرد، و در عرض چند روز، دهها هزار نفر از بهترین مردان و زنان ایران بجرم پایبند بودن به عقاید خود و نقد حاکمیت، به جوخه های مرگ سپرده شدند. این عمل چنان انعکاسی در جای جای جهان پیدا کرد که در تمامی محافل حقوق بشری بار دیگر بحث آن جنایات را مطرح کرد.
هموطنان، دانشجویان عزیز، و جوانان امید آینده...
قول داده بودم تا آخرین نفس با شما باشم، و در کنار شما با ظلم و بی عدالتی بجنگم، و مدافع آزادی مردم زجرکشیده و ظلم دیده باشم. میدانم هر آمدنی را رفتنی است. مدتی است از دردهای لاعلاج رنج میبرم، اما امیدوارم با کمک خلق و خالق به قول خود وفا کنم. به انسانیت سوگند میخورم که به این امر وفادار بمانم، و در راه دادخواهی تلاش کنم، تا شاهد روزی باشیم که جلادان و جنایتکاران به دست عدالت سپرده شوند.
بار دیگر به بزرگان و سردمداران نظام ولایی هشدار میدهم که دیر نخواهد بود که شما هم دچار سرنوشت همه استبدادیان خواهید شد، و روزی تاوان ریختن خون بیگناهان را خواهید داد. شما هم روزی باید پاسخگوی دروغ گویی ها، دزدی ها، و جنایت هایتان باشید. مطمئن باشید که جنبش دادخواهی مردم ایران روزی شما را هم پای میز محاکمات عادلانه خواهد کشاند. من به سهم خود از تمامی آنهایی که در جای جای جهان برای دادخواهی تلاش میکنند، قدردانی میکنم.
در آخر یاد میکنم ؛
از تمامی زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر (گوهردشت) همچون رضا شهابی، جعفر اقدامی، حسن صادقی، ابوالقاسم فولادوند، سعید ماسوری، محمد بنازاده امیرخیزی، سعید شیرزاد و دیگر زندانیانی که در دفاع از حقوق قانونی و انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شده اند.
درود بر زندانیان سیاسی؛ روئین عطوفت، نرگس محمدی، عبدالفتاح سلطانی، مریم اکبری منفرد، زهرا زهتابچی، آرش صادقی، گلرخ ایرایی، رضا ملک، فاطمه مثنی، آتنا دائمی، و تمامی بیگناهان دربند نظام ولایی
دکتر محمد ملکی ( مرداد ۱۳۹۶ )
Wednesday, August 23, 2017
فضای مجازی، سیل خانمانبرکن نظام آخوندی
فضای مجازی، سیل خانمانبرکن نظام آخوندی
«آیا
وقتی میگوییم که مقامات ذیصلاح و ذیربط باید فضای مجازی را که به تعبیر مقام معظم
رهبری تبدیل به قتلگاه شده و جوانان و خانوادهها و نوامیس ما را گرفتار کرده است مدیریت
کنیم، حرف گزاف میزنیم؟».
«امروز
فضای مجازی هم تبدیل به سیلی خانمان برکن شده و طبیعتاً نگاه مسئولان اجرایی به فضای
مجازی هم باید فارغ از یک نگاه عادی و بیدغدغه و بهمثابه حادثهیی غیرمترقبه باشد».
دادستان
کل حکومت آخوندی ـ آخوند محمد جعفر منتظری
آخوند
محمد جعفر منتظری که از سال 1395ریاست نهاد سرکوبگر «دادسرای دیوان عالی کشور » یا
همان «دادستانی کل» را به عهده دارد، در سخنانی توأم با استیصال و درماندگی، به عجز
و لابه نسبت به گسترش غیرقابل مهار فضای مجازی در بین جوانان پرداخت. دادستانی کل رژیم
ـ که در کنار دیگر اختیارات گسترده خود برای اعمال سرکوب و اختناق در جامعه، ریاست
کمیتهیی آخوندساخته به نام «کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و قانون جرایم رایانهیی»
را نیز به عهده دارد ـ این بار فلاکت عریان رژیم را در قبال فضای مجازی به نمایش گذاشت.
این
مقام سرکوبگر رژیم، در گذشته بارها از طریق معاون قضایی خود، عبدالصمد خرمآبادی به
سوز و گداز در رابطه با تلگرام بهطور عام و تلگرام مجاهدین بهطور خاص در فضای مجازی
پرداخته و در این راستا پیوسته برای جوانان آگاه و آزادیخواه ایرانی خط و نشان کشیده
بود.
قابل
توجه اینکه رژیم نسبت به گسترش و نفوذ فضای مجازی در بین جوانان دچار یک بلاتکلیفی
و ندانمکاری است. گاه خواهان انتقال سرورهای تلگرام به زیر چتر حکومت آخوندی میشود،
گاه این انتقال را معادل با جاسوسی میداند با این حال جنجالآفرینیها و تهدیدها در
این رابطه راه به جایی نبرده و اینگونه اقدامات در داخل حکومت نیز با تمسخر مواجه
شده است.
آنچه
مسلم است اقبال عمومی جوانان به کانالهای تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی موضوعی است
که به مذاق شکنجهگران و اختناقآفرینان خوش نمیآید. حال نوبت آخوند محمد جعفر منتظری
است. او که دید معاون قضاییاش نتوانست کاری از پیش ببرد خود وارد گود شد تا آزموده
شده را بیازماید.
آخوند
منتظری، شبکههای اجتماعی را به یک «اتوبان و بزرگراه» تشبیه میکند. خاصیت بزرگراه،
حرکت پرسرعت، توقفناپذیر و سرسامآور اتومبیلها در آن است. با چراغ موشی و شمع پیهسوز
نمیتوان با آن به مقابله پرداخت. انسداد و فیلترینگ چارة آن نیست. خاصیت این بزرگراه
آن است که نمیتوان در آن به اتومبیلها دستبند زد، در آن بساط دار و تعزیر به راه
انداخت. اگر فیلترینگ آن شدنی بود، علی خامنهای با امثال آذری جهرمی صدها بار اینکار
را کرده بود.
اینکه
این سردژخیم میگوید دستگاه قضایی بهدنبال بستن فضای مجازی نیست» یک تعارف بیش نیست.
او روغن ریخته را نذر امامزاده میکند. جمله درست این است که فضای مجازی بهدلیل فراگیر
بودن آن غیرقابل فیلتر است و به عبارت گویاتر کار از کار گذشته است.
«دستگاه
قضایی بهدنبال بستن فضای مجازی نیست... فضای مجازی و گوشیهای تلفن همراه از بچههای
چهار و پنج ساله تا افراد مسن ۸۰ساله را درگیر خود کرده و آسیبهایش فراگیر شده است
پس لازم است که ما با مدیریت علمی، فنی و اقتصادی مناسب این اتوبان را در اختیار خود
بگیریم و کنترل و مدیریت مناسب کنیم». (1)
حرف
دادستان کل رژیم این است که آنچه نباید بشود شده است. دیگر نمیتوان جلو فضای مجازی
را گرفت. شدنی نیست، باید آن را در اختیار گرفت و به سمت خواستههای رژیم منحرف کرد.
آخوند
محمد جعفر منتظری در جای دیگر رویگردان شدن مردم و جوانان و انزجار فراگیر آنان از
رژیم و اسلام ارتجاعی ولایت فقیه را «ضعیف شدن اعتماد مردم به روحانیت و متزلزل شدن
ستون خیمه ولایت فقیه» میخواند و نگران آن است با گسترش غیرقابل مهار آگاهی و شکسته
شدن بیوقفه سد سانسور در فضای مجازی، دیوارهای زندان بزرگی به نام ایران ترک بردارد
و دیگر نتوان کاری کرد.
«دشمن
بهشدت مجموعه نهاد روحانیت، مرجعیت و در رأس همه ولیفقیه را مورد تهاجم قرار داده
و بهدنبال یافتن راههای نفوذ در حوزههاست و قصد دارد اعتماد مردم را به روحانیت ضعیف
کند تا به گمان خود با متزلزل کردن ستون خیمه یعنی ولایت فقیه، این خیمه را از بین
ببرد، پس باید هوشیار بود و متناسب با شرایط امروز به مقابله با توطئه دشمن علیه روحانیت
پرداخت». (2)
قابل
توجه اینکه علی خامنهای، در اردیبهشت 95، در دیدار با گروهی آخوندهای حکومتی، فضای
مجازی را «میدان واقعی جنگ» نامید و به عواملش گفت باید باید «مسلح و آماده وارد عرصه
مقابله» با تبعات آن باشند.
آری
کاربرد واژگانی مانند «سیل خانمانکن» و «قتلگاه» اذعان آشکار به سرنگونی درتقدیر و
بیتردید است و این هشدارها تنها در حکم نفت بر آتش است.
پانوشت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)
و (2) سایت حکومتی انتخاب ـ 30مرداد
Monday, August 21, 2017
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
۱۳پرونده جنایت و خیانت
رژیم ولایت فقیه
![]() |
سخنرانی
مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
|
رژیمی که خون فرزندان
رشید ایران را ریخت، پس از آن ریختن هر خونی را مباح دانست و زیرپاگذاشتن همه
مرزهای اخلاقی و انسانی را برای خود مجاز دید. امروز جنبش دادخواهی، رژیم ولایت
فقیه را بهلرزه در آورده و همه پروندههای جنایت و خیانت آن را هدف قرار میدهد.
از جمله:
-اعدام های جمعی دهه ۶۰
-قتلعامها در کردستان ایران
-فرستادن اجباری هزاران هزار نوجوان بهمیدانهای مین در جنگ با عراق، و سایر جنایتهای
جنگی
-قتلهای زنجیرهیی
-ترور صدها مخالف در خارج ایران
-سرکوب خونین قیام قزوین
-سرکوب قیام های سال ۸۸و فجایع زندان کهریزک
-تعدی سیستماتیک به زنان زندانی
-ماجرای مثله کردن اسقفهای مسیحی
-کشتار مکرر هموطنان عرب ما در خوزستان
-انفجار بمب در حرم امام رضا
-عملیات تروریستی علیه کشورهای دیگر از جمله درخانه خدا در مکه
-و پرونده هفت حمام خون در اشرف و لیبرتی بهویژه قتلعام ۵۲مجاهد خلق در ۱۰شهریورسال ۹۲
این ۱۳پرونده، نمونههای مهم
تبهکاریهایی است که تاریخچه رژیم را تشکیل میدهد. هر قدر که جنبش دادخواهی پیش
برود، این پروندهها را از تاریکخانه آخوندها بیرون میکشد.
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ |
خواهران و برادران عزیز!
دوستان بزرگوار مقاومت ایران!
بههمه شما درود میفرستم.
حضور شما حامیان مقاومت، در گردهمآیی دادخواهی قتلعامشدگان مایه پشتگرمی این
جنبش است.
این اجتماع، یک اجتماع فوقالعاده است: در میان شما مجاهدان آزادی که این جا حضور
دارید، ۹۲۰نفر، سالها در زندانهای
شاه و شیخ بودهاید. حدود ۱۰درصد در زمان شاه و ۹۰درصد در زمان شیخ. از
پنج تا ۱۰سال و حتی ۱۲، ۱۳یا ۱۵سال و حتی ۱۷سال. مسعود در سال ۸۸گفته بود که اسامی و
مشخصات همه زندانیان، آن زمان که در اشرف بو دید برای همه ارگانهای بینالمللی
فرستاده شد.
یک بار پروفسور آلن درشویتز، حقوقدان صاحبنام آمریکا گفت: اشرفیها «متمرکزترین
گروه شاهدان جنایتهای رژیم ایران در دنیا هستند» و خواستار آن شد که جهان، از این
شاهدان حفاظت کند.
بهیکایک شما درود درود درود!
![]() |
سخنرانی
مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
|
بالاترین گرامیداشت قهرمانان سال ۶۷
هر ایرانی آزادهیی،
نسبت بهقهرمانان سال ۶۷ادای احترام میکند و
یاد آنها را گرامیمیدارد. اما بالاترین و پرقیمتترین گرامیداشت را شما انجام
دادید. شما که از شکنجهگاهها و قتلعامها، خود را به اشرف رساندید.
شما داغ و جراحت شکنجهها را بر تنهایتان داشتید، اما متوقف نشدید. در اشرف و
لیبرتی در محاصره رژیم، رنج ها کشیدید، و آن پایداری بزرگ را بر روی شانههای
مجروحتان حمل کردید. شما مظلومیت آنها را بازگو کردید. تسلیمناپذیری آنها را
بیان کردید و پیامشان را بههمه رساندید. و راستی چه گرامیداشتی برای آن شهیدان،
از این مؤثرتر و شایستهتر؟
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در
سال |
آنها در تکرار این سرخترین نام زمانه ما، فقط نمیخواستند عشق و ایمان خود را به
او بیان کنند، بلکه پیامی هم برای هر یک از ما داشتند. پیامشان این بود کهای
مجاهدینی که در این مسیر گام برمیدارید، ای نسلهایی که پس از ما میآیید، ای
جوانانی که داستان تمام نشده ما را میشنوید،
راه و آرمان مسعود را در پیش بگیرید، راه قیمت دادن برای آزادی، راه نبرد بیامان
برای برابری، و راه نبرد برای جامعةی عاری از ستم، عاری از تبعیض و عاری از جهل و
فریب.
بنیانگذاران سنت «سر موضع بودن»
حکم این کشتار هولناک را
خمینی صادر کرد. همان روزها، او در پاسخ به اعتراض جانشین وقت خود، منتظری، نوشت:
«مسئولیت شرعی این حکم با من است» و آرزو کرد که مجاهدین نابود شوند. حالا او لعنت
مجسم تاریخ است و مجاهدین شعلههای امیدند و الهامبخش آزادی.
دو هفته دیگر پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران است.
بنیانگذاران ما، این سازمان را برای آزادی و ازبینبردن هرگونه ستم، تأسیس کردند.
و برای آن جانهای خود را فدا کردند. آنها بههمه اعضای مجاهدین آموزش دادند که
همیشه بنیانگذار ارزشهای نو و راهگشا باشند و رمز وراز آن یعنی صداقت و فداکاری
را به ما آموختند.
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ |
مجاهدین قتلعام شده در
سال ۶۷، به همین راه و رسم
وفادار بودند. آنها بر سر موضع خود، برای نبرد در برابر ولایت فقیه، ایستادند.
آنها بنیانگذار سنتی شدند که «سر موضع بودن» نام گرفت. و جنبش ما به این دلیل
ماندگار و رویان است که بر سر موضع آزادی مردم ایران ایستاده است.
آینده ایران و آزادی مردم ایران، از همین راه بهدست میآید: از راه سرموضع بودن.
یعنی پرچم سرنگونی خلافت ارتجاعی را در اهتزاز نگهداشتن و قیمت آن را پرداختن.
آخرین پیامهای سربداران آزادی
پس بهیاد قهرمانان قتلعام
شده جملاتی از نوشتهها و آخرین پیامهایشان را یادآوری میکنیم:
داریوش رضایی از فرزندان مردم ماهیدشت کرمانشاه در سرودهیی برای آزادی میگوید:
«ای آزادی!
نه تو تشنه به خونی،
نه ما بیزار ز خون خویش!
افسوس که جلادان بدکیش
گذرگاه میانمان را به خون آغشتهاند».
و این جملاتی از نوشتههای یک مجاهد دلیر بهنام زهرا بیژنیار که سالها در قزلحصار
زندانی بود، خطاب به یکی از بستگانش است:
«این را فهمیدهام که ظالمان تاریخ، حتی اگر اعضای بدن ما را قطعه قطعه کنند،
حیات را تا زمانیکه در ایمانمان ثابت باشیم، از ما نمیگیرند. بلکه زندگی را
زمانی از ما خواهند گرفت که ایمان و قلب خودمان را بهآنها بفروشیم و این رمز
مقاومت و ایثار همه بشریت میباشد. برایم از خداوند بخواه که بهمن یقین و باوری
بدهد که هیچگاه خواست خود را بهخواست او ترجیح ندهم».
و احمد رئوف از فرزندان
مردم رشت گفته است: تمام مدت که مرا میزدند اسمم را میخواستند. من میدانستم که
اسمم را میدانند اما به آنها چیزی نمیگفتم. میخواستم آبدیدهشدن فولاد را
آزمایش کنم.
حالا بهدیدن صحنهیی میرویم که ۲۹سال پیش در همین روزها،
مردم شهر گچساران در جنوب ایران دیدند. در میدان اصلی شهر، جسد دختری از دار
آویخته شده بود. او معصومه برازنده بود و هنگام اعدام فقط ۲۰سال داشت.
بر روی لباسش این نوشته دیده میشد: این کسی است که جوانان را بهنزد مجاهدین میبرد.
![]() |
سخنرانی
مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
|
و حالا پس از ۲۹سال، عفو بینالملل در
گزارش خود مینویسد: نسلی که پس از سال ۵۷بهدنیا آمده دادخواه
خون قتلعام شدگان است.
و سرانجام میخواهم از منیره یاد کنم. منیره رجوی در دوران اسارت، یار و غمخوار
همه زندانیان همبندش بود. یک زن رها و از خود گذشته. از یاد نمیبریم کلماتی را که
در زندان بههمبندیهایش گفته بود: «اینها میخواهند انسانیت آدم را نابود کنند
و باید با همین هم جنگید. باید هرچه بیشتر عاطفههایمان را نثار کنیم».
به یاد همه این قهرمانان یک دقیقه کف میزنیم.
شکست توطئه سکوت و پنهانکاری درباره قتلعام سال ۶۷
در یک سال گذشته دادخواهی
قتلعامشدگان در داخل و خارج ایران گسترش یافته است. در مقابل، رژیم آخوندی بهتلاشهای
زیادی دستزده تا این جنبش را خنثی کند. اما کارنامهاش چیزی نبوده جز رسوایی و
شکست.
آخوندها ناچار شدند از سیاست پنهانکاری درباره قتلعام سال ۶۷عقبنشینی کنند. توطئه
سکوت شکست خورد. مقامات رژیم تلاش کردند دلایلی برای این کشتار بزرگ ارائه کنند.
اما حتی نتوانستند بسیاری آخوندهای حکومتی را بهدفاع از فتوای خمینی بکشانند. در
حقیقت، چشمانداز سرنگونی، زبان مدافعان و همسویان رژیم را بند آورد.
در مقابل، زبانهای بسیاری به دفاع از مجاهدین باز شد، چشمهای بسیاری بهحقانیت
راه و آرمان مجاهدین گشوده شد. بهطوری که در سراسر این یکسال، آخوندها بارها
گفتند و نوشتند که مجاهدین در جامعه ایران تطهیر شدهاند. اینهم شکست بزرگ دیگری
برای رژیم ولایتفقیه بود.
بله، ما توانستیم الگوی تبلیغات رسمی را شکست بدهیم؛ همه دیدند که خامنهای سرمایهگذاری
سیاسی بزرگی کرد تا رئیسی، عضو هیأت مرگ را رئیسجمهور خود کند. اما در برابر جنبش
دادخواهی شکست خورد.
قتلعام سال ۶۷، شناسنامه و برگه هویت
رژیم ولایت فقیه است. میبینید که آخوند روحانی در چهار سال اول خود، پورمحمدی یک
عضو هیأت مرگ را وزیر دادگستری کابینه خود کرد و حالا برای چهار سال دوم یکی از
اعضای هیأت مرگ در خوزستان را بهعنوان وزیر دادگستری معرفی کرده است. اتحادیه
اروپا پیش از این، نام این وزیر جدید، یعنی آوایی را در لیست ناقضان حقوقبشر قرار
داده بود.
واقعیت این است که هیچکدام از جناحهای رژیم، نمیتوانند و نمیخواهند از این
جنایت فاصله بگیرند. به همین دلیل در یک سال گذشته در برابر جنبش دادخواهی، تعدادی
از رسواترین آدمکشان رژیم تلاش کردند از قتلعام دفاع کنند. این اعترافها، از
مهمترین اسناد مجرمیت سران رژیم است و باز هم اثبات کرد که این حق مردم ایران است
که این رژیم را سرنگون کنند.
اما اینکه شما آنها را مجبور به اعتراف کردهاید، از دستاوردهای جنبش دادخواهی در
این یک سال است. این اعترافها، بهخصوص از آنجاکه بهتازگی صورت گرفته، میتواند
مبنای کار یک کمیسیون تحقیق بینالمللی درباره قتلعام سال ۶۷باشد.
همچنین، ضروری است که شورای امنیت مللمتحد، با ارجاع موضوع به دادگاه جنایی بینالمللی،
ترتیبات محاکمه سران این رژیم و مسئولان این قتلعام را فراهم کند.
رویکرد با این نسلکشی، و جنایت علیه بشریت، آزمایش وفاداری جامعه بینالمللی، به
ارزشهای حقوقبشری است. چنانکه مسعود سالها پیش گفته است محاکمه و مجازات
عاملان و آمران قتلعام، حق مردم ایران، حق جامعه بشری و حق مجاهدین و خلق آنهاست.
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ |
بهیمن فعالیتهای
ارزنده یکساله شبکه مقاومت در داخل ایران، ما امروز مدارک و شواهد بسیاری در دست
داریم. از جمله:
شمار زیادی از اسامی شهیدان، اسامی ۱۱۲تن از اعضای «هیأت مرگ»
در تهران و سایر استانٰها که اکثریت قریب به اتفاق آنها همچنان در مناصب کلیدی
این رژیم قرار دارند.
همچنین، اسامی و مشخصات ۲۱۳تن از مجریان فرامین مرگ
در ۳۵شهرستان و شمار زیادی
مزار جمعی شهیدان که تا بهحال پنهان بوده است.
یک دستاورد ذیقیمت، برای تقدیم به مردم ایران و همه مبارزان جنبش دادخواهی
واحد تحقیق شهیدان در
سازمان مجاهدین خلق ایران، بهتازگی اسامی صدها شهید قتلعام را از داخل کشور به
دست آورده است. یکایک نامهای به دست آمده مورد تحقیق و بررسی کافی قرار گرفته و
پرونده آنها کامل شده است. بر این اساس، امروز اسامی ۴۲۶تن از مجاهدان قتلعامشده
که تاکنون منتشر نشده، اعلام میشود.
همچنین چاپ جدید کتاب جنایت علیه بشریت، به زبان انگلیسی شامل اسامی و مشخصات بیش
از ۵۰۰۰شهید مجاهد خلق منتشر
شده است. این کتاب، شامل صدها قطعه عکسهای شهیدان و تصاویر مزارهایشان است.
این کتاب، در آستانه پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، به ملت
ایران تقدیم میشود.
کار واحد تحقیق شهیدان
ادامه دارد. و شمار بسیاری از نامها و مشخصات شهیدان در دست تحقیق است که پس از
تکمیل پرونده آنها، بهاطلاع عموم میرسد. همین جا از عموم هموطنان میخواهم برای
یافتن اسامی و مشخصات و عکسهای شهیدان ما را یاری کنند.
همچنین از هموطنان بهویژه هواداران مجاهدین در داخل ایران که برای جمعآوری
اسامی جدید تلاش کردند، سپاسگزاری میکنم.
آری، سطر به سطر این پرونده عظیم، باید روشن شود، باید روشن شود که در زندان اهواز
چه گذشته است. یا در زندان مشهد، زندان تبریز، زندان شیراز، زندان اصفهان، زندان
کرمانشاه، زندان قم، یا سایر شهرها.
از نخستین روزهای شروع قتلعام، رژیم در خارج زندانها هم، شمار زیادی از هواداران
مجاهدین یا زندانیان سابق را دستگیر و اعدام کرد.
باید روشن شود که در آن زمان چه کسانی دستگیر و اعدام شدند. و باید روشن شود که در
محاکمههای صحرایی در مناطق غرب کشور چه گذشت.
در آن زمان، دادگاه ویژه تخلفات جنگی، تغییر مأموریت یافت و بهخدمت ماشین کشتار
درآمد. دژخیمانی مانند رازینی از مقامهای کنونی دیوان عالی رژیم و آخوند سلیمی عضو
سابق شورای نگهبان، گردانندگان محاکمههای صحرایی بودند. آنها بهاعدام گروههایی
از مردم شهرهای غرب ایران دست زدند. جوانانی را اعدام کردند که بهیاری ارتش
آزادیبخش رفته بودند، اما آخوندهای حاکم تاکنون هیچ خبری از آن بیدادگاهها و
کشتارها منتشر نکردهاند.
در سال ۷۴رژیم به بازدید پروفسور
کاپیتورن گزارشگر ویژه سازمان ملل از ایران تن داد. در آستانه سفر او، مسئول شورای
ملی مقاومت در تلگرامی، ۱۵سوال اساسی را مطرح کرد.
در این تلگرام که بهتاریخ ۲۰بهمن ۷۴در نشریه ایرانزمین ۲۳بهمن همان سال درج شده،
از جمله آمده:
ـ حکومت آخوندی تاکنون چهتعداد از زندانیان سیاسی را اعدام نموده و چهتعداد از
آنها در زیر شکنجه و در زندانهای این رژیم جان سپردهاند؟
ـ در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان و پاییز ۶۷، که حتی آقای منتظری
جانشین وقت خمینی بدان معترض بود، چندنفر اعدام شدهاند؟
ـ اجساد اعدام شدگان در کجا دفن شدهاند و آیا خانوادهها و بستگان آنها همچنان
از محل دفنشان بیاطلاعند و از رفتن برسر مزار شهیدان محروم و ممنوع هستند؟
و گورهای جمعی در کجا هستند و چندنفر، با چه مشخصاتی در آنها دفن شدهاند؟
بله، ما از پا نخواهیم نشست. تا زمانی که یک بهیک این پروندهها باز شود. ما از
پا نخواهیم نشست تا همه کسانی که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاند، در پیشگاه مردم
ایران محاکمه شوند.
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ |
۱۳پرونده جنایت و خیانت
رژیم ولایت فقیه
رژیمی که خون فرزندان
رشید ایران را ریخت، پس از آن ریختن هر خونی را مباح دانست و زیرپاگذاشتن همه
مرزهای اخلاقی و انسانی را برای خود مجاز دید. امروز جنبش دادخواهی، رژیم ولایت
فقیه را بهلرزه در آورده و همه پروندههای جنایت و خیانت آن را هدف قرار میدهد.
از جمله:
-اعدام های جمعی دهه ۶۰
-قتلعامها در کردستان ایران
-فرستادن اجباری هزاران هزار نوجوان بهمیدانهای مین در جنگ با عراق، و سایر جنایتهای
جنگی
-قتلهای زنجیرهیی
-ترور صدها مخالف در خارج ایران
-سرکوب خونین قیام قزوین
-سرکوب قیام های سال ۸۸و فجایع زندان کهریزک
-تعدی سیستماتیک به زنان زندانی
-ماجرای مثله کردن اسقفهای مسیحی
-کشتار مکرر هموطنان عرب ما در خوزستان
-انفجار بمب در حرم امام رضا
-عملیات تروریستی علیه کشورهای دیگر از جمله درخانه خدا در مکه
-و پرونده هفت حمام خون در اشرف و لیبرتی بهویژه قتلعام ۵۲مجاهد خلق در ۱۰شهریورسال ۹۲
این ۱۳پرونده، نمونههای مهم
تبهکاریهایی است که تاریخچه رژیم را تشکیل میدهد. هر قدر که جنبش دادخواهی پیش
برود، این پروندهها را از تاریکخانه آخوندها بیرون میکشد.
![]() |
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ |
دادخواهی، کارزار بزرگ ملت ایران برای گسترش نبرد و مقاومت
دادخواهی قتلعامشدگان
یک مسأله ملی و یک بخش ضروری از کارزار بزرگ ملت ایران برای سرنگونی رژیم ولایت
فقیه است. این کارزار برای گسترش مقاومت و نبرد، برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی
و تحقق آزادی، دموکراسی و برابری است.
بههمه به پاخاستگان علیه رژیم ولایت فقیه درود میفرستیم. از همین جا به زندانیان
سیاسی ایران سلام میکنیم، بهویژه زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت ، که در این
روزها بهاعتصابغذا دست زدهاند، درود بهعزم و مقاومت همه آنها.
یقین دارم که رژیم ولایت فقیه با قیام و مقاومت مردم ایران و با ارتش آزادی و هزار
اشرف سرنگون خواهد شد.
خون شهیدان میجوشد و رود خروشان خون آنها ضامن پیروزی خلق ماست.
درود بر همه شما.
Subscribe to:
Posts (Atom)
جنبش دادخواهی
اصل و شخص ولایت فقیه زیر ضرب نگونسار
اصل و شخص ولایت فقیه زیر ضرب نگونسار اصل و شخص ولایت فقیه زیر ضرب نگونسار ولایت فقیه زیر ضرب نگونساز «ای مرغِ س...
